»حدیث روز:
امير مؤمنان(ع) فرمود : همانا محمد ها، نمی گذارند که نافرمانی خدا انجام بگيرد.
چه کسی  محمد حنفیه را به خاک سپرد

چه کسی محمد حنفیه را به خاک سپرد

امام باقر(ع) فرمود:
«… در بيماري محمد حنفيه، من در کنارش بودم و خودم چشم او را بستم و غسلش دادم و کفنش کردم و نماز بر او خواندم و او را به خاک سپردم.» (۱۷)
«حيّان سرّاج» ازجمله کساني بود که معتقد به امامت و غيبت محمد حنفيه بودع و همانگونه که کيسانيه معتقدند که او نمرده و زنده است، او نيز اين اعتقاد را داشت، چند بار با امام صادق(ع) مواجه شد و در اين زمينه با حضرت بحث کرد و امام(ع) او را به اشتباهش متذکر مي‌شد، اما او به ارشاد و هدايت امام توجه نمي‌کرد. در «رجال کشي» در شرح حال او سه روايت آمده که ما به عنوان نمونه يکي از آنها را نقل مي‌کنيم (آن دو روايت هم تقريباً به همين مضمون است.):
عبدالله بن سکان که از اصحاب امام صادق(ع) است گويد:
«حيّان سرّاج، بر امام صادق(ع) وارد شد امام، رو به «حيّان» کرد و پرسيد: «حيّان»، دوستان تو درباره محمد حنفيه چه مي‌گويند؟! حيا نگفت: عقيده‌شان اين است که محمد حنفيه زنده است و روزي خود را از خدا مي‌گيرد. امام صادق(ع) فرمودک پدرم برايم تعريف کرد که: خود ايشان ازجمله کساني بود که در مرض که محمد حنفيه با آن فوت کرد، او را عيادت نمود و در هنگام مرگ، چشم او را بست و پدرم او را در قبرش گذاشت و ترتيب ازدواج زنانش را داد و ميراث او را بين بازماندگانش تقسيم کرد. حيّان، که از جواب امام قانع نشده بود گفت: همانا مثل محمد حنفيه در اين امت، مانند مثل عيسي بن مريم(ع) است» (زيرا مردم گمان کردند که عيسي را کشته و بدار زدند در حالي که او کشته نشده و زنده است.)
امام فرمود: واي بر تو اي حيّان! عيسي زنده بود و قضيه بر دشمنانش مشتبه شد.
حيّان گفت: آري، درست است بر دشمنانش مرگ، مشتبه شد (محمد حنفيه نيز همينطور) امام صادق(ع) فرمودک تو گمان مي‌بري که ابوجعفر (امام باقر ع) دشمن محمد حنفيه بود؟! (که مرگ محمد بر او مشتبه شده باشد) خير، اينطور نيست (و در حقيقت او مُرد و پدرم او را به خاکش سپُرد)، و خداوند در قرآن مي‌فرمايد:
«سنجزي الذين يصدفون عن آياتنا سوء العذاب بما کانوا يصدفون…» (۱۸)
بزودي جزاي کساني که آيات ما را تکذيب کردند بدترين عذاب، خواهد بود و اين به خاطر تکذيب آنان است.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «فتبت الي الله من کلام حيّان ثلاثين يوما؛ سي روز! از شنيدن گفته‌هاي حيان، از خدا طلب مغفرت مي‌کردم.» (۱۹)
از اين روايت و روايات ديگر پيرامون شيعيان کيساني، کاملاً بدست مي‌آيد که عده‌اي معتقد به امامت و غيبت و زنده بودن محمد حنفيه بودند و ائمه(ع) از اين انحراف، به شدت جلوگيري مي‌کردند و در حدّ امکان، پيروان اين مکتب را ارشاد و هدايت و يا از آنان دوري مي‌جستند. و اين مربوط به پيروان محمد حنفيه است و خود محمد حنفيه چنين اعتقادي به خودش نداشت، و او به امامت امام سجاد(ع) و فرزندان حضرتش، اعتراف و اعتقاد داشت. (که قبلاً بررسي شد.) و جالب اين که از مضمون روايات بدست مي‌آيد که اين طرز تفکر در زمان خود محمد حنفيه و بعد از مرگ او پيد اشد و اين فکر، قوّت گرفت و شايد دست‌هاي مرموز بني‌اميه و سپس بني‌عباس، براي مخدوش کردن امامت اهل بيت، در دامن زدن به اين طرز تفکر، دخالت مؤثري داشته است خصوصاً بني‌عباس، زيرا بني‌عباس قائلند که امامت بعد از محمد بن حنفيه به فرزند او ابوهاشم، منتقل شد و ابوهاشم رسماً محمد بن علي بن عبدالله بن عباس، (پدر سفاح و منصور) را به امامت، منصوب و معرفي کرد. پس مي‌توان گفت که بني‌عباس براي مشروع جلوه دادن حکومت خود، به عنوان امامت به اين ترفند دست زدند و به قول دکتر «حسن ابراهيم»: در واقع بني‌عباس وارث «کيسانيه» هستند. (۲۰)

 

۱۷- رجال کشي، ص ۳۱۵، ح ۵۶۹ (حديث طولاني بود و فقط ذيل آن آورده شد.)
۱۸- سوره انعام، آيه ۱۵۷
۱۹- رجال کشي، ص ۳۱۵، ح ۵۷۰ (شرح حال «حيّان سراج») چ ايران (جديد)
۲۰- تاريخ الاسلام: دکتر حسن ابراهيم، ج ۲، ص ۱۰، چ بيروت

نظر بدهید!!!

نظر شما برای “چه کسی محمد حنفیه را به خاک سپرد”